سواد مالی در بالا بالاها

سفر به سرزمین رؤیای کودکی با جعبه ابزار مالی در انیمیشن UP

داستان پویانمایی

کارل فردریکسن و همسرش، الی، از کودکی آرزوی رفتن به آبشار بهشت (منطقه‌ای در آمریکای جنوبی‌) را در ذهن خود دارند. این دو، پس از ازدواج تلاش می‌کنند به آرزوی خود دست یابند ولی با مسائلی که برایشان پیش می‌آید کم‌کم این رؤیا به دست فراموشی سپرده می‌شود تا جایی که پس از سال‌ها، آقای فردریکسن درحالی خود را درمی‌یابد که الی فوت شده و او نتوانسته تنها رؤیای همسر عزیزش را برآورده کند.

آقای فردریکسن طی ماجرایی تصمیم می‌گیرد با شیوه‌ای جدید به «آبشار بهشت» برود. در طول این ماجراجویی، راسل با او همراه می‌شود؛ پسربچه‌ای که به دنبال جمع کردن نشان‌های گوناگون برای خود است و می‌خواهد آخرین نشان افتخار یعنی کمک به سالمندان را نیز به مجموعه نشان‌هایش اضافه کند. این دو در طول سفر پرماجرای خود، با فراز و نشیب‌های زیادی روبرو می‌شوند تا سرانجام می‌توانند به «آبشار بهشت» برسند. در پایان راسل هم به نشانِ «کمک به سالمندان» دست می‌یابد.

عینک سواد مالی

عینک سواد مالی

1. لزوم تدارک صندوق اضطراری در کنار صندوق رؤیا

آموزه­‌های سواد مالی تأکید دارند هر فرد باید برای رویدادهای پیش‌بینی نشده، تدبیری اندیشیده باشد. صندوق اضطراری ابزاری مفید برای این کار است.

در کنار فراهم‌آوری این منبع ارزشمند، بهتر است افرادی که رؤیایی بزرگ در سر دارند، از قبل برای تأمین مالی آن تدبیری اندیشیده باشند.«صندوق رؤیا» راهکاری مناسب است؛ فراهم‌آوری این صندوق می‌تواند در قالب سرمایه‌گذاری بلندمدت باشد زیرا سرمایه‌گذاری با رشد پول در طولانی‌مدت، فرد را به هدفش نزدیک‌تر می‌کند.

آقای فردریکسن و الی در جوانی برای رسیدن به «آبشار بهشت» شروع به پس‌انداز می‌کنند ولی با بروز اتفاق‌هایی مثل خراب شدن خودرو، بیماری ناگهانی و تعمیرات پیش‌بینی‌نشده خانه، مجبور می‌شوند از پس‌اندازشان استفاده کنند. اگر دو منبع جدا از هم (یکی برای رویدادهای پیش‌بینی‌نشده و دیگری برای تحقق رؤیایشان) تدارک دیده بودند؛ خیلی زودتر، در همان دوران جوانی، می‌توانستند به «آبشار بهشت» بروند.

 

2. لزوم داشتن اهداف هوشمندانه مالی

توصیه می‌شود برای تحقق اهداف آن‌ها را هوشمندانه و با پنج ویژگی کلیدی، در نظر گرفت:

  • مشخص
  • قابل‌اندازه‌گیری
  • قابل دست‌یابی
  • واقع‌گرایانه
  • دارای زمان‌بندی مشخص

اما هدف آقای فردریکسن هیچ‌کدام از این ویژگی‌ها را نداشت؛ اگر از همان ابتدا برایش برنامه‌ریزی می‌کرد و متناسب با آن قدم برمی‌داشت، حتماً می‌توانست الی را پیش از فوتش، به «آبشار بهشت» ببرد.

علاوه بر این، هدف هوشمندانه به فرد کمک می‌‌کند در مسیر دستیابی به آن، استمرار داشته باشد. ولی این دو پس از آنکه متوجه شدند هیچ‌گاه فرزندی نخواهند داشت، دست از پس‌انداز کشیدند؛ در حالی که توصیه می‌شود بروز مشکلات نباید فرد را از مسیر دست‌یابی به اهداف مالی خود باز دارد.

 

3. تأثیر تصویرسازی رؤیا در تحقق آن

یکی از آموزه‌های ارزشمند در دستیابی به اهداف، تصویرسازی درست و مشخص از آن‌هاست؛ با این کار، ذهن آن اهداف را واقعی تلقی کرده و بر عملی شدن آن‌ها تمرکز می‌کند. یکی از ابزارهای قدرتمند در تصویرسازی اهداف، داشتن کتاب رؤیاست. این کتاب باید شامل تصویری از رؤیاهای فرد باشد تا با هر بار نگاه کردن به آن بتواند رؤیای خود را محقق شده ببیند. فرد می‌تواند این تصویر را بکشد یا آن را از روزنامه یا مجله و... بگیرد و در «کتاب رؤیای» خود بچسباند.

آقای فردریکسن پس از فوت همسرش، به طور اتفاقی به کتاب رؤیای او بر‌خورد و یادش آمد زمانی طولانی گذشته و او هنوز نتواسته رؤیایشان را محقق کند، با دیدن آن تصاویر همه چیز برایش تداعی شد و انگیزه تحقق رؤیایش در او دوباره شعله‌ور گردید. اگر کتاب رؤیای الی وجود نداشت، آقای فردریکسن به سختی می‌توانست این رؤیای قدیمی را به یاد بیاورد.

نکته جالب اینجاست که این زوج نه تنها از کتاب رؤیا استفاده کردند بلکه تصویری از «آبشار بهشت» را بالای شومینه خانه‌شان آویزان کرده بودند.

 

4. آموزه‌های سواد مالی سالمندان

در آموزه‌های سواد مالی، یکی از دوره‌های مورد توجه، پیری و بازنشستگی است. از جوانی باید به فکر این دوران بود و برای آن آماده شد. در پویانمایی بالا مواردی مرتبط با سواد مالی این گروه از افراد وجود دارد که به شرح زیر هستند:

  • نیاز به امنیت در سالمندان

    در دوران پیری، فرد به امنیت بیشتری نیاز دارد، همان طور که آقای فردریکسن  قفل‌های زیادی به در خانه‌اش می‌زند، در حالیکه در جوانی  چنین نبود. ترس از تنهایی و ناتوانی می‌تواند ریشه این مشکل باشند. بهتر است قبل از رسیدن به این سنین، در صورت امکان به خانه‌ای نقل‌مکان شود که امنیت بیشتری برای فرد داشته باشد. توصیه می‌شود سالمندان، در مجتمع‌های مسکونی که نگهبان دارد، سکونت داشته باشند. اینگونه آن‌ها خیال آسوده‌تری خواهند داشت.

  • دل‌بستگی به خاطرات و وسایل در سالمندان

دل‌بستگی به خاطرات و وسایل خانه یکی دیگر از موضوعات مهم دوران سالمندی به حساب می‌آید. بهتر است فرد قبل از رسیدن به این دوران تکلیف امور حقوقی، املاک و دارایی‌های خود را تعیین کند تا در دورانی که کم‌توان می‌شود با این مشکلات روبرو نشود.

 

5. آموزه‌های سواد مالی کودکان

هرآنچه در کودکی آموخته شود هیچگاه از ذهن نمی‌رود و تأثیر بیشتری در شکل‌گیری شخصیت فرد دارد. برداشت‌هایی از پویانمایی «بالا» که به تربیت هرچه بهتر کودک کمک می‌کنند، به شرح زیر است:

  • ایجاد مسئولیت‌پذیری و افزایش اعتماد به نفس زیربنای آموزش‌های مالی به کودکان است.

راسل، اولین بار برای گرفتن نشان کمک به سالمندان به خانه آقای فردریکسن مراجعه کرده بود. اینگونه فعالیت‌های جمعی، مسئولیت‌پذیری کودک را افزایش می‌دهد و در دیگر جنبه‌های زندگی او نیز تأثیر مثبت دارد.

  • کودکان مانند لوح سفیدی هستند که بزرگترها روی آن می‌نویسند.

کودکان هر چه را ببینند باور کرده و برای دستیابی به آن تلاش می‌کنند. با اینکه آقای فردریکسن از روی بی‌حوصلگی به راسل گفت، «پرنده‌ای عجیب و بزرگ وجود دارد که برای او ایجاد مزاحمت کرده.»، اما او با حس کنجکاوی و ذهن پویای کودکانه‌اش دقیقاً همان پرنده را پیدا می‌کند تا به حرفی که به آقای فردریکسن گفته، عمل کرده باشد.بهتر است برای نهادینه‌سازی آموزه‌های سواد مالی در کودکان، از ابتدا آموزه‌های واقعی و صحیح متناسب با سن‌شان به آن‌ها داده شود.

  • الگوگیری کودکان از قهرمانان

یکی از روش‌های آموزش به کودکان، الگوسازی برای آن‌هاست. چه بهتر که الگویی کامل و متناسب با سن کودک به او معرفی شود تا بتواند با آن به خوبی ارتباط برقرار کند و بسیاری از موضوعات را بیاموزد. اما آقای فردریکسن در سن پیری متوجه شد، الگوی کودکی او فردی کامل و درستکار نبوده است.

اگر والدین عملکرد درستی در امور مالی خود داشته باشند، کودک بدون آموزش مستقیم با بسیاری از رفتارهای درست پولی آشنا می‌شود و سعی می‌کند مانند والدین خود عمل کند.

  • وقت‌گذراندن با کودکان راهی برای ایجاد ارتباط موثر با آن‌ها

یکی از راه‌های مؤثر آموزش به کودکان، دوستی با آن‌هاست. بزرگترهایی که وارد ارتباط صمیمی با کودک می‌شوند، بهتر و راحت‌تر می‌توانند به آن‌ها آموزش دهند. پدر راسل زمان زیادی را با فرزندش نمی‌گذراند؛ ولی آقای فردریکسن در طی ماجراجویی توانست خلأ حضور پدر را برای او پر کند. این کار به سادگی امکان‌پذیر است.

«شمردن ماشین‌ها در خیابان» شاید به چشم بزرگترها کاری بیهوده و حتی کسل‌کننده بیاید ولی فرصت خوبی است که کودک سرگرم باشد و لذت ببرد و والدین می‌توانند آموزه‌های ارزشمندی را به او منتقل کنند. یکی دیگر از کارهای مفیدی که آقای فردریکسن برای راسل انجام داد، شرکت در جشن اعطای نشان بود، حضور والدین در اینگونه گردهمایی‌ها که کودک در آن مرکز توجه است، اعتماد به نفس او را بالا می‌برد و حس تعلق و صمیمیت بیشتری به او می‌دهد.

هشتگ‌های مرتبط


نظر خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی