الگوهای نادرست خرید و راهکارهای پرهیز از آن

گفتگوی دکتر کمیل رودی و فرهاد جم در برنامه خانه تو؛ شبکه چهارم سیما؛ قسمت چهارم

پنج الگوی نامناسب در خرید

1. الگوی خرید مردانه: اگر برای اثبات تسلطمان بر امور مالی، خریدهایی با حجم بیشتر و تنوع بالاتر انجام می‌دهیم الگوی خرید مردانه داریم. مثلا به جای خرید چند عدد پرتقال برای رفع نیاز، چند کیلو می‌خریم و علاوه بر آن، سیب و هندوانه و نارنگی هم می‌خریم.

2. الگوی خرید زنانه: اگر در تنش عاطفی، احساس خرید کردن به ما دست می‌دهد، الگوی خرید زنانه داریم که به آن خرید درمانی هم می‌گویند. مثلا زمانی که تنشی با یکی از دوستان یا اعضای خانواده پیش می‌آید، به خرید می‌رویم و با خرج پول، کمی حال خود را تسکین می‌دهیم.

3. الگوی خرید بچگانه: به آن‌چه می‌بینیم، احساس نیاز می‌کنیم و هر طور شده باید آن را بخریم. این الگو معمولا در فروشگاه‌های بزرگ گریبان‌گیر افراد می‎شود. مثلا برای خرید 30 هزار تومان خرید وارد فروشگاه می‌شویم ولی با 100 هزار تومان خرید از آن خارج می‌شویم، چرا که هر چه چشممان دید، دلمان هم آن را خواست.

4. الگوی خرید ناشی از فعالیت‌های بازاریابی: خریدی که تحت تأثیر تبلیغات، حراج، جمعه سیاه، آتیش زدم به مالم و ... قرار می‌گیرد. تنها به خاطر تخفیف، چیزی را می‌خریم که ممکن است حتی به آن احتیاج هم نداشته باشیم. 

5. الگوی خرید ناشی از اثبات شخصیت: اگر می‌خواهیم با سبک خرید، خود را شبیه گروه خاصی یا قشری از طبقه اجتماعی و اقتصادی نشان دهیم دچار این الگو هستیم. تحت تأثیر خرید دوستان یا هنرمندان، هزینه‌هایی می‌کنیم که در حالت عادی چنین کاری نمی‌کنیم. مثل خرید لباسی خاص، رفتن به رستورانی خاص یا ... . در اصطلاح تخصصی به آن فشار هم‌رده‌ها می‌گویند.

راهکار پرهیز از الگوهای نادرست خرید

دانایی به تنهایی منجر به رفتار نمی‌شود. یعنی اگر ما بدانیم چه چیزی باید بخریم، لزوما باعث نمی‌شود همان را بخریم. بلکه در اینجا «احساس» نقش بازی می‌کند و در 5 الگویی که گفته شد، نقش احساس بسیار پررنگ است. احساس بسیار قوی است و به رفتار جهت می‌دهد حتی اگر مغایر با دانایی باشد.

معمولا در طوفان احساسات، عقل زمین می‌خورد. مهم‌ترین کاری که باید بکنیم این است که به دانایی خودمان قدرت دهیم تا احساس نتواند مچ آن را بخواباند. چطور می‌توان به دانایی قدرت داد؟ جواب در جمله معروفی است که می‌گوید: «کمرنگ‌ترین جوهرها از قوی‌ترین حافظه‌ها ماندگارترند».


نوشتن فهرست خرید: قبل از انجام خرید، به فهرست خریدمان نگاه کنیم. با این روش، نه تنها تحت تأثیر رنگ و لعاب تبلیغات و بسته‌بندی و تخفیف‌ها قرار نمی‌گیریم، بلکه از احساسات ناگهانی درونمان هم فاصله می‌گیریم و بر اساس عقل و برنامه هزینه می‌کنیم. این راهکار معمولا برای اکثر الگوهای خرید نامناسب جوابگو است.

حل مسئله عاطفی: با خرج کردن، مسئله‌ای که ما را ناراحت کرده است، حل نمی‌شود. شاید خرید کردن به ما آرامش دهد، اما اصل مسئله هم‌چنان پابرجاست؛ بهتر است مسئله را حل کنیم.

خرید از فروشگاه‌های محلی: اگر به فروشگاه‌های بزرگ نرویم، کمتر دچار تحریک احساسات می‌شویم و علاوه بر رساندن خیر به کسب و کارهای محلی، خودمان هم در برابر خرج پول در امان می‌مانیم. 

شناخت ماهیت بازاریابی و تبلیغات: بازاریاب‌ها همیشه هستند و پیشنهادهای جذابی دارند. این خوب است کالایی که نیاز داریم را زمانی بخریم که حراج شود یا مشمول تخفیف شود. اما اینکه کالایی را صرفا به خاطر تخفیفش بخریم، نشان‌دهنده این است که تحت تأثیر تبلیغات قرار گرفته‌ایم. می‌توانیم به خودمان قول بدهیم چندماه هیچ چیز را به صورت تخفیفی نخریم.

دوست‌داشتن خود: اگر خودمان را باور کنیم و خودمان را بپذیریم و به انتخاب‌هایمان احترام بگذاریم، نه تنها نیازی به خرج نداریم، بلکه دیگران هم ما را بهتر در جمع خودشان می‌پذیرند. این راهکار برای کسانی که در الگوی فشار هم‌رده‌ها قرار دارند بسیار مناسب است. 

هشتگ‌های مرتبط


نظر خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی