امروز چه کنیم؟

اگر موردی اتفاق افتاده که آن را پیش‌بینی نکرده بودید، سعی کنید ابتدا بودجه‌بندی‌تان را نگاه کنید و تا جای ممکن با جابه‌جایی بعضی از هزینه‌ها، این هزینه غیرمنتظره را پوشش دهید.

فردا چه کنیم؟

 در بودجه‌بندی ماه‌های بعدتان، حتما برای این‌گونه هزینه‌ها سرفصلی در نظر بگیرید و خود را آماده کنید.

فصل‌ها از پی یکدیگر می‌آیند و می‌روند. عید نوروز می‌آید، لباس نو، دید و بازدید، مسافرت و موارد دیگری را با خود به همراه دارد. سال‌روز تولد شما یا اعضای خانواده‌تان می‌رسد، هزینه‌هایی مثل کیک و شمع و کادو برایتان می‌تراشد. فیلم‌های خوب در سینما اکران می‌شوند، حراج‌های فصلی اعلام می‌شوند و موارد فراوان دیگری که هر یک هزینه‌هایی جداگانه ایجاد می‌کنند. بیاید با خودمان صادق باشیم. آیا این‌ها واقعا هزینه‌هایی غیرمنتظره هستند؟ واقعا نمی‌شد برای عید برنامه‌ریزی کرد؟ نمی‌شد برای فیلم‌های سینمایی، بودجه‌ای را از قبل کنار گذاشت؟ تاریخ تولد اعضای خانواده و دوستان را نمی‌شد جایی یادداشت کرد و برای آن آماده بود؟

افتادن یک درخت روی ماشین‌تان در یک روز طوفانی واقعا غیرمنتظره است اما پنچر‌شدن به هیچ وجه غیرمنتظره نیست.

به طور خلاصه، موارد زیر غیر قابل پیش‌بینی هستند و می‌توان آن‌ها را غیرمنتظره دانست:

• از دست دادن شغل
• حوادث طبیعی مثل سیل و زلزله
• تصادفات رانندگی
• عمل جراحی یا بیماری خاص

اما موارد زیر قابل پیش‌بینی هستند و نمی‌توان آن‌ها را غیرمنتظره دانست:

• اعیاد و مناسبت‌ها
• هزینه‌های تحصیل
• تعمیرات معمول خودرو یا منزل (لنت و روغن، پوشال کولر و ...)
• بیماری‌های رایج مثل سرماخوردگی

امروز چه کنیم؟

خواسته‌هایتان را فهرست کنید و به خودتان قول دهید آن‌ها را به دست می‌آورید. اما با صبر و طبق برنامه.

فردا چه کنیم؟

راه‌هایی را برای رسیدن به خواسته‌ها بیابید و در بودجه‌بندی ماهانه خود بگنجانید. روش‌هایی را هم بیابید که آن خواسته‌ها را با هزینه‌های کمتری به دست بیاورید. مثل تهیه همبرگر در منزل.

دسته‌بندی هزینه‌ها در گروه‌های نیاز و خواسته کمک بزرگی در تصمیم‌گیری است. شاید به نظر ساده بیاید اما در عمل تشخیص مرز این دو به‌راستی سخت می‌شود. حتی مهمانی دادن هم گاهی خود را به شکل یک نیاز نشان می‌دهد. گویی اگر آن مهمانی را برگزار نکنید، چه می‌شود و چه نمی‌شود. تعویض مبلمان، رفتن به رستوران و بسیاری از این موارد را در طول روز می‌بینیم که چنان با ذهن و احساسات ما بازی می‌کنند که متوجه نمی‌شویم چطور در دام خواسته‌هایمان افتاده‌ایم و به خاطرشان، لقمه را از دهن نیازهایمان بیرون کشیده‌ایم.

کافی است در این مواقع با خود خلوت کنیم، حتی در حد چند دقیقه با خود فکر کنیم که در مقایسه با زحمتی که برای ایجاد صندوق اضطراری کشیده‌شده است آیا این هزینه ارزشِ دست‌زدن به این صندوق را دارد؟

معمولا، موارد زیر نیاز هستند:

• عینک جدید مناسب با شماره چشم
• هدیه ازدواج دوستان (معمولا از قبل خبر نمی‌دهد)

اما موارد زیر فقط یک خواسته هستند:

• خودروی جدیدتر
• گوشی موبایل جدیدتر
• سفرهای لحظه‌ای وسوسه‌انگیز
• بوی پیتزا و همبرگر

امروز چه کنیم؟

صبر را تمرین کنید. احساسی که برای صبر در خرید پیدا می‌کنید بسیار ارزشمند است.

فردا چه کنیم؟

 در بودجه‌بندی ماه‌های بعد، سرفصلی برای سایر هزینه‌ها در نظر بگیرید تا در این مواقع، مجبور نشوید به صندوق اضطراری دست بزنید.

گاهی بعضی از هزینه‌ها مهم هستند، اما فوری نیستند. این‌گونه هزینه‌ها را می‌توان عقب انداخت و در ماه‌های بعد برای آن بودجه‌ای در نظر گرفت. اما گاهی هزینه‌هایی وجود دارند که واقعا فوری هستند و فقط زمانی معنی پیدا می‌کنند که همان موقع پرداخت شوند. تشخیص این مورد بسیار مهم و در مدیریت بودجه بسیار اثرگذار است. در مواجهه با هزینه‌های غیرقابل پیش‌بینی کمی به آن فکر کنید که آیا می‌توان آن هزینه را به عقب انداخت؟ اگر جواب مثبت بود، آن هزینه فوری نیست و نباید تأمین آن را از صندوق اضطراری انجام دهید.

همان‌طور که احساس فوریت در کودکان از روی خواست و تمایل شدید شکل می‌گیرد، بسیاری از ما بزرگسالان نیز چیزی را که بیشتر دوست داریم، بسیار فوری می‌پنداریم. کافی است خود را جای کودک بگذارید و ببینید آیا صدای درخواست شما، شبیه نق زدن است یا یک نیاز؟

معمولا موارد زیر فوری هستند:

• تعمیر موتور کولر در وسط تابستان یا تعویض پکیج خراب در زمستان
• سفر به شهرستان در هنگامه فوت اقوام

اما موارد زیر فوری نیستند و می‌توان برایشان صبوری کرد:

• حراج فروشگاه مورد علاقه‌تان (حتی اگر بزرگترین حراج قرن باشد)
• ست کردن عینک آفتابی با همسرتان