مروری بر پژوهش‌های معتبر سواد مالی در ایران

آماری تکان‌دهنده از آخرین وضعیت فقر و ناامنی غذایی در ایران

یکی از محسوس‌ترین پیامدهای شوک‌های مالی و نبود تعادل دخل و خرج، کوچک و بی‌کیفیت شدن سبد غذایی خانوار است. با بروز شوک‌های قیمتی یا درآمدی، خانوار قدرت مانور چندانی در کاهش فوری هزینه‌های چشمگیر مسکن، حمل و نقل، تحصیل فرزندان و ... ندارد و اولین گزینه برای تحمیل این شوک، دسته‌هزینۀ «خوراک خانوار» است. کاهش مصرف مواد غذایی و افزایش سهم مواد غذایی کم‌کیفیت‌ و ارزان به جای مواد غذایی باکیفیت و گران یک واکنش معمول در این شرایط است.

طی دهۀ گذشته، به‌دلیل افزایش قیمت مواد غذایی، هزینۀ رژیم غذایی سالم در ایران به شدت افزایش یافته است. اگر چه هدف‌گذاری سیاست‌های حمایتی دولت در جهت بهبود وضعیت معیشت خانوارها بوده، اما اطلاعات هزینه و درآمد خانوارهای مرکز آمار ایران نشان می‌دهد که به‌دلیل شرایط تورمی و به‌دنبال آن تأثیرپذیری درآمد واقعی و قدرت خرید مصرف‌کنندگان، این برنامه‌ها اثرگذاری لازم را در کاهش فقر و ناامنی غذایی نداشته‌اند.

فقر و ناامنی غذایی

زمانی که فرد به غذای سالم و مغذی کافی برای رشد و تکامل طبیعی و یک زندگی فعال و سالم دسترسی نداشته باشد، دچار ناامنی غذایی می‌شود. ناامنی غذایی ممکن است به دلیل در دسترس نبودن غذا یا کمبود منابع برای تهیۀ غذا باشد و سطوح و شدت مختلفی داشته باشد. از نظر اقتصادی، فقر درآمدی و بیکاری از مهم‌ترین دلایل کاهش قدرت خرید مواد غذایی هستند. افزایش قیمت مواد غذایی، عدم دسترسی به زمین و منابع تولید غذا و توزیع ناعادلانه منابع نیز باعث تشدید این مشکل می‌شوند. بسیاری از افراد، به‌ویژه در کشورهای در حال ‌توسعه، به دلیل فقر اقتصادی توانایی خرید غذای کافی و سالم را ندارند که این امر منجر به سوء تغذیه و مشکلات بهداشتی می‌شود. همچنین از جنبۀ اجتماعی، سطح پایین آموزش و آگاهی تغذیه‌ای می‌تواند باعث انتخاب‌های نامناسب غذایی و بروز کمبودهای تغذیه‌ای شود.

آخرین وضعیت ایران در حوزۀ امنیت غذایی

در پژوهشی نو 1، توزیع مکانی فقر، ناامنی غذایی در مناطق شهری ایران مورد مطالعه قرار گرفته که نتایج مهم و ارزشمندی داشته است. در این مقاله، شاخص کلی امنیت غذایی خانوار 2 و نیز شاخص فقر فوستر، گریر و توربک 3  محاسبه و بر اساس این شاخص‌ها، توزیع مکانی فقر و ناامنی غذایی در مناطق شهری ایران بررسی شده است. ابتدا با استفاده از اطلاعات هزینه و درآمد خانوار مرکز آمار ایران ماتریس عملکرد تغذیه‌ای ترسیم و سرانۀ کالری دریافتی در سال 1401 محاسبه شده است و در ادامه با استفاده از این اطلاعات، تأثیر متغیرهای اقتصادی و جمعیت‌شناختی بر ناامنی غذایی در چارچوب مدل لاجیت تحلیل شده است.

مهم‌ترین نتایج پژوهش

1- امنیت غذایی ایرانیان در سال 1401
- در سال 1401، حدود 55درصد از ساکنان مناطق شهری ایران یا با ناامنی غذایی روبه‌رو بوده و یا در مرز ناامنی غذایی قرار داشته‌اند و تنها حدود 45درصد از امنیت غذایی برخوردار بوده‌اند.

مهم‌ترین نتایج پژوهش

  • در حالی در سال 1401، سرانۀ کالری روزانۀ دریافتی در مناطق شهری ایران 2540 کیلوکالری است که میانگین جهانی کالری مصرفی روزانه از 2360 کیلوکالری در دهۀ 1960 به 2800 کیلوکالری در سال 2015 افزایش یافته و برآورد می‌شود تا سال 2030 به 3050 کیلوکالری برسد.
  • بررسی دقیق‌تر داده‌ها نشان می‌دهد رشد تورم سبد غذایی خانوار منجر شده تا در سال 1401، مردم به جای تأمین بخش زیادی از کالری مورد نیاز خود از مواد غذایی ارزشمند مانند میوه، سبزی، گوشت و ...، حدود 58درصد از کالری روزانه را از غلات که جزو مواد غذایی با ارزش غذایی کم محسوب می‌شوند، تأمین کنند.
  • در میانگین کالری مصرفی روزانۀ استان‌های مختلف، نابرابری زیادی وجود دارد؛ مردم استان‌های خراسان جنوبی، سمنان و ایلام بیشترین میزان و استان‌های البرز، قزوین و کهکیلویه و بویراحمد، کم‌ترین میزان کالری مصرفی روزانه را دارا هستند.

*نکتۀ مهم: استان‌هایی که درآمد سرانۀ پایین‌تری دارند و فقیرتر محسوب می‌شوند، لزوماً در شرایط فقر غذایی نیستند، چرا که با اختصاص سهم بالایی از غلات ارزان‌قیمت در سبد غذایی خود، به طور میانگین کالری بیشتری دریافت می‌کنند.

2- فقر غذایی ایرانیان در سال 1401

  • شکاف فقر در ایران 15/2درصد است؛ به عبارت دیگر کالری دریافتی خانوارهای فقیر، 15/2درصد کم‌تر از حداقل کالری موردنیاز روزانه است.
  • از لحاظ شاخص‌های فقر غذایی، استان‌های کهکیلویه و بویر احمد، قزوین و آذریبایجان غربی در بدترین شرایط و استان‌های کرمانشاه، ایلام و سمنان در بهترین شرایط قرار دارند.
  • نتایج حاصل از برآورد مدل لاجیت نشان می‌دهد که متغیرهای سن سرپرست خانوار، بعد خانوار، تنوع غذایی، وضعیت اشتغال، ساعت کار سرپرست خانوار، یارانۀ دریافتی خانوار و درآمد خانوار بر امنیت غذایی خانوارها اثر معنی‌داری دارد.
  • با افزایش سن سرپرست خانوار امنیت غذایی افزایش می‌یابد؛ انتظار می‌رود با بالارفتن سن سرپرست خانوار، اندوختۀ مالی و وضعیت رفاه خانواده بهبود یابد و تجربه و آگاهی اندوخته شده، منجر به چینش سبد غذایی سالم‌ و با کیفیت‌تر شود.
  • بعد خانوار بر امنیت غذایی خانوار اثر منفی معنی‌داری دارد؛ خانوارهای شهری پرجمعیت‌تر، امنیت غذایی کمتری دارند.
  • خانوارهایی که سرپرست آن‌ها شاغل است، ساعات کاری بیشتری دارد، یارانۀ بیشتری دریافت کرده و درآمد بالاتری دارند، امنیت غذایی بالاتری دارند.
  • خانوارهایی که رژیم غذایی متنوعی دارند، طیف گسترده‌تری از مواد مغذی موردنیاز بدن را تأمین کرده و ضریب امنیت غذایی بالاتری خواهند داشت.

جمع‌بندی

با وجود نرخ تورم بالای دهۀ 90 شمسی، میزان دستمزدها و درآمد متناسب با آن افزایش نیافته است و افزایش شکاف عمیق درآمد و هزینه موجب کاهش قدرت خرید مردم شده است. کاهش امنیت غذایی و رشد فقرغذایی در ایران 1401 نسبت به دهۀ گذشته متأثر از همین مسأله است. به اعتقاد پژوهشگران این مطالعه راه حل بلندمدت، ثبات‌بخشی و کاهش قیمت کالاها از طریق تقویت تولید و عرضه است اما در کوتاه‌مدت، افزایش سطح حقوق و دستمزد متناسب با نرخ تورم برای حفظ قدرت خرید مردم و توجه بیشتر به بسته‌های حمایتی از اقشار ضعیف و کم‌درآمد باید مورد توجه بیشتر قرار گیرد.

بی‌شک، رشد سواد مالی خانواده، با کمک به مدیریت هوشمندانۀ هزینه‌ها و برنامه‌ریزی پایدار برای رشد درآمد و ثروت، منجربه به تاب‌آوری بیشتر در مقابل شوک‌های قیمتی و درآمدی شده و به حفظ و ارتقای شاخص‌های رفاه خانواده، مانند امنیت غذایی خانوار نیز کمک قابل توجهی می‌کند.

1. شعبان‌زاده خوشرودی، مهدی؛ جاودان، ابراهیم و شمشادی، کتایون. «توزیع مکانی فقر، ناامنی غذایی و عوامل مؤثر بر آن در مناطق شهری ایران». نشریۀ اقتصاد و توسعۀ کشاوری دانشگاه فردوسی مشهد. جلد 38، شمارۀ 3، پاییز 1403، ص. 261-277.

2- AHFSI

3- FGT

هشتگ‌های مرتبط


نظر خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی