تقدیر از برترین‌های پنجمین کمپ «در جستجوی خوشبختی»

تقدیر از برترین‌های پنجمین کمپ «در جستجوی خوشبختی»

دورهمی شرکت‌کنندگان برتر دورۀ آموزش سواد مالی

در مراسمی با حضور شرکت‌کنندگان ممتاز دورۀ آموزشی «در جست‌وجوی خوشبختی»،‌ از برترین‌های کمپ پنجم تقدیر شد. در این مراسم که در سوم بهمن 1401 برگزار شد، جمعی از همراهان آکادمی هوش مالی و شرکت‌کنندگان برتر در جست‌وجوی خوشبختی حضور داشتند و از تأثیر آموزه‌های دوره بر امور مالی شخصی و نظرشان دربارۀ دوره صحبت کردند.

خانم نجمه موسوی، کارشناس ارشد مدیریت سیستم‌ها از دانشگاه نیویورک، آموزگار و از نفرات برتر دوره، با اشاره به جذابیت ارائه و محتوای دوره، گفتند: «من تحصیلاتم را از دیپلم تا مقطع کارشناسی ارشد در خارج از ایران گذرانده‌ام و در دوره‌های آموزشی مختلفی نیز شرکت کرده‌ام. زمانی که دورۀ «در جستجوی خوشبختی» به من معرفی شد، مردد بودم که آیا برنامه‌های آموزشی به همان میزان وعده داده شده، انسجام و نظم لازم را دارد و چقدر من را راضی می‌کند. این دوره واقعاً فراتر از انتظار من و دوره‌ای بی‌نظیر بود. ترتیب ارائۀ مفاهیم، نحوۀ برگزاری و پشتیبانی بسیار دقیق و حساب‌شده بود. ابتکار عمل شما از همان ابتدای دوره، با هدیه‌ای که گرفتیم، به چشم آمد و مطالب و محتوای آموزشی بسیار مفید و کاربردی بود. من پیش از این، کتاب‌هایی با موضوع ثروت و موفقیت را مطالعه کرده بودم. همیشه با این که موفقیت را با ثروت مساوی می‌دانند، مسأله داشتم؛ چون از منظر ما همیشه این‌گونه نیست. مشتاق بودم بدانم این دوره چه پاسخی برای این مسأله دارد و پول چقدر مهم است. شما به زیبایی این موضوع را توضیح دادید و برای من مسأله حل شد که موفقیت مساوی با ثروت نیست؛ اما مدیریت مالی بسیار مهم است. از طرفی، متوجه شدم بر خلاف کتاب‌های ترجمه‌شده در این حوزه، نگاه شما بومی است و با فرهنگ و عقاید ما متناسب است. آموزش‌هایی که هم من را برای زندگی در دنیای امروز آماده می‌کند و هم پاسخگوی نظام فکری و عقیدتی من است. در مجموع، این دوره برای من بسیار راه‌گشا بود.»

در پنجاه‌سالگی بهره‌گیری از مهارت‌ها و دانش‌های آموخته آغاز می‌شود. هر چه در دهه‌های دیگر و در جوانی اندوخته‌ایم، در این سن بارور می‌شود. گاه پاسخ تصمیم‌های‌مان جوانی‌مان را در شصت‌سالگی می‌گیریم.

خانم نفیسه کوهستانی کارشناسی ارشد مطالعات فرهنگی از تجربۀ حضور همراه با همسرشان در دوره و اثرات آن گفتند: «من در دوره‌های مختلف والدگری و تسهیلگری شرکت کردم. در حال حاضر، مربی فلسفه برای کودکان و مهارت‌های زندگی و زبان زرافه هستم. من به شخصه علاقه‌ای به مسائل مالی نداشتم و ارتباطم با پول اصلاً خوب نبود و این امر در ابعاد مختلف زندگی‌ام اثر می‌گذاشت. برای مثال، در هر محیط کاری هیچ وقت دربارۀ میزان حقوقم نمی‌پرسیدم، تصورم این بود که نباید با بچه‌ها دربارۀ پول حرف بزنیم یا زیاد به آن فکر کنیم. زمانی که دخترم به سن نوجوانی رسید، متوجه شدم یک جای کار می‌لنگد و باید فکری به حال این موضوع کنم. تا اینکه در برنامۀ «عصر شیرین» با دکتر رودی آشنا شدم. این برنامه را دنبال می‌کردم؛ اما وقتی خانم سوده شبیری دوره را در صفحه‌شان معرفی کردند، جدی‌تر به فکر این موضوع افتادم و کمی با ایشان صحبت کردم. نتیجه این شد که امسال هدیۀ تولدم شرکت خودم و همسرم در این دوره بود. این دوره از چیزی که فکر می‌کردم بسیار جذاب‌تر و مفیدتر بود. با وجود مشغله‌های کاری و خانوادگی،‌ تلاش کردم تمرین‌ها را انجام دهم و حتی ویدئوهای آموزشی را دوره کنم. با اینکه من هم مثل دیگر دوستان فکر می‌کنم اگر این دوره را در جوانی گذرانده بودم، با بسیاری از شکست‌های مالی روبه‌رو نمی‌شدم. اما الان هم دیر نیست و برای کمک به فرزندانم مفید است. همین که بچه‌ها می‌بینند من در این دوره شرکت کرده‌ام و کتاب‌های مرتبط با آن را می‌خوانم، خود به خود با این موضوع آشنا می‌شوند و دست‌کم، اسمش به گوش‌شان می‌خورد. رفتار مالی من هم برای آن‌ها درس عملی است و از رفتار من می‌آموزند.»

آقای محمود علیگو، دکترای جامعه‌شناسی نیز از تجربۀ حضورشان در این دوره گفتند: «من بسیار سخت‌گیر هستم و با این سخت‌گیری می‌گویم که این دوره فراتر از انتظار بود. شما هم در بینش و هم در روش متفاوت عمل کرده‌اید. به نظرم یکی از دلایلی که مطالب و محتوا به خوبی منتقل می‌شد، این بود که دکتر رودی خودشان آن را فهم کرده بودند و هم در اندیشه و هم در روش‌شان نمود داشت. شرکت همزمان من و همسرم در این دوره، به ما کمک کرد که در مورد موضوعات با هم مباحثه کنیم و گاهی پیش می‌آمد که احساس می‌کردیم یک نفر از نزدیک با زندگی ما آشنا است و به ما کمک می‌کند. من چند سال پیش در سازمان دانش‌آموزی بودم. در زمان مسئولیتم، بیست‌وسه هزار نفر را در دو ماه به اردوی سواد مالی بردیم. خروجی آن بیست‌وسه هزار نفر، صد دانش‌آموز شد. علتش هم این بود که اساتید مثل شما نبودند و الان که با شما آشنا شدم فکر می‌کنم اگر آن کار را تیم شما انجام می‌داد خروجی بیش از هزار نفر می‌شد. من به دلیل شغلم، با مسائل مالی و اقتصادی بسیاری مواجه می‌شوم.  زمانی سرمایۀ زیادی در اختیارم بود که نمی‌دانستم چه تصمیمی برای آن بگیرم. اگر دانش الان را داشتم، با این پول به تولید ثروت فکر می‌کردم. در مجموع، این دوره جزء دوره‌های لذت‌بخشی بود که تاکنون شرکت کرده‌ام.»

خانم شادی صفی‌نیا، کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی و مدیر دبستان، با تأکید بر دغدغه‌شان دربارۀ بچه‌ها و به ویژه دختران، گفتند: «شیوۀ تربیتی ما به گونه‌ای است که همیشه از دیگران مطالبه می‌کنیم و چندان تمایل و توانایی نداریم روی پای خودمان بایستیم. من مدیر دبستان دخترانه هستم و وقتی با این دوره آشنا شدم، تصمیم گرفتم آن را با چند نفر از همکارانم بگذرانم. به شخصه خیلی به یادگیری علاقه‌مندم. مسائل مالی همیشه دافعۀ بسیاری برایم داشت؛ اما فکر کردم اگر بخواهم بچه‌های مدرسه این موضوع را آموزش ببینند، بهتر است خودم هم اطلاعاتی دربارۀ آن داشته باشم و در این دوره شرکت کردم. برنامۀ آموزشی شما از گام اول بسیار فکرشده و دقیق است و این در تمام جزئیات پیداست. برای شخص من، هنوز ورود به مسائل مالی کمی دافعه دارد و گاهی فکر می‌کنم به ویژه در این سن کارهای مهم‌تری برای انجام وجود دارد.»

در حوزۀ سواد مالی بعد از پنجاه‌سالگی نتیجۀ عملکرد ما مشخص می‌شود.جملۀ معروفی است که می‌گوید ما با گلوله‌ای خواهیم مرد که در بیست‌سالگی شلیک کرده‌ایم. این‌جاست که متوجه می‌شویم باید به بیست‌ساله‌ها بگوییم کجا و به چه سمتی شلیک کنند.

دکتر کمیل رودی، مدیر آکادمی هوش مالی، در پاسخ به صحبت‌های خانم صفی‌نیا گفتند: «در پنجاه‌سالگی بهره‌گیری از مهارت‌ها و دانش‌های آموخته آغاز می‌شود. هر چه در دهه‌های دیگر و در جوانی اندوخته‌ایم، در این سن بارور می‌شود. گاه پاسخ تصمیم‌های‌مان جوانی‌مان را در شصت‌سالگی می‌گیریم. برای مثال، ورزش چون جزء امور مهم ولی غیرفوری است، در نگاه اول ضرورتی برای مداومت در آن به چشم نمی‌آید. اگر کسی در دوران جوانی ورزش نکند یا در آن مداومت نداشته باشد، آسیبی نمی‌بیند. در پنجاه‌سالگی است که هر چه برای ورزش هزینه و وقت نگذاشته، برای درمان هزینه می‌کند. در حوزۀ سواد مالی هم بعد از پنجاه‌سالگی نتیجۀ عملکرد ما مشخص می‌شود.جملۀ معروفی است که می‌گوید ما با گلوله‌ای خواهیم مرد که در بیست‌سالگی شلیک کرده‌ایم. این‌جاست که متوجه می‌شویم باید به بیست‌ساله‌ها بگوییم کجا و به چه سمتی شلیک کنند. به ویژه اینکه شما در حوزۀ آموزش هستید و اتفاقاً با دختران هم سر و کار دارید؛ چون به دلایلی سواد مالی برای خانم‌ها مهم‌تر است. ممکن است برخی اتفاق‌ها فقط یک بار در زندگی بیفتد؛ اما ارزشش را دارد که شخص خود را برای آن آماده کرده باشد. گاهی همین یک فرصت، مسیر پیروزی یا شکست انسان را تعیین می‌کند.»

در ادامه، خانم مائده قانع، دانشجوی علوم تربیتی، از شرکت‌کنندگان فعال این دوره گفتند: «من در چهارده‌پانزده‌سالگی هدفم این بود که پول‌دار شوم. آن زمان تازه وارد فضای مجازی شده بودم و دوست داشتم مانند بلاگرها درآمد بالایی داشته باشم. یکی از نزدیکانم گفت که حتی اگر چنین درآمدی را هم به دست آورم،‌ چطور می‌خواهم آن را مدیریت کنم. از همان زمان کتاب‌های موفقیت و ثروت را می‌خواندم اما محتوای‌شان به نظرم زرد بود؛ تا اینکه خواهرم و همسرش در این دوره شرکت کردند و اثرات خوب آن را دیدم. با وجود این، برای شرکت در این دوره مقاومت می‌کردم. وقتی محتوای دوره را دیدم، متوجه تفاوت آن با کتاب‌های زرد شدم و برایم بسیار مفید بود. قبلا زمانی که پدرم پول ماهانه برایم واریز می‌کرد، چند روز اول همه را خرج می‌کردم؛ اما الان هدفمند خرید می‌کنم و پولم را یکجا خرج نمی‌کنم و پس‌انداز خوبی هم دارم. تأثیر دیگر این دوره، این بود که به کار داوطلبانه تشویق شدم و الان در مدرسه‌ای مشغول هستم. من هم مثل بقیۀ دوستان به این فکر کردم که چرا زودتر به فکر آموختن مهارت نیفتادم. وقتی وارد دانشگاه شدم، هم‌کلاسی‌هایم را دیدم که هنر یا مهارتی دارند؛ اما من فقط درس خوانده بودم و مطالعه کرده بودم. با شرکت در این دوره فکر می‌کنم از جای خوبی شروع کرده‌ام.

واقعیت این است که در سواد مالی، موضوع اصلاً موضوع مالی نیست. تصویری که من از این موضوع ترسیم می‌کنم این است: زمین بازی فوتبالی را فرض کنید با تابلوی امتیاز. این تابلو همان امر مالی است و بازی در زمین، واقعیت است. 

شرکت‌کنندۀ بعد، آقای غلامی، مهندس مکانیک و از برترین‌های دوره بودند از تجربۀ حضور در این دوره گفتند: «من بیست‌وهشت سال دارم. اولین بار چهارپنج سال پیش با دیدن ویدئویی با شما آشنا شدم. از آن به بعد فعالیت‌های‌تان را دنبال می‌کردم. خیلی خوشحالم که در این دوره شرکت کردم. در کل، این دوره بسیار باکیفیت و جذاب بود؛ اما کاش در سن کمتر با این موضوع آشنا شده بودم. کاش این دوره را در مقطع دبیرستان گذرانده بودم. من همیشه به مسائل مالی علاقه داشتم و اولین بار با کتاب‌هایی مانند «پدر پولدار و پدر بی‌پول» در پانزده‌سالگی شروع کردم. انسان باید در زمان مناسب در جای مناسب باشد و من احساس کردم این موضوع مناسب فهم من نیست. آن زمان کتاب‌های اجتماعی دورۀ دبیرستان پیش‌زمینه‌ای به ما می‌داد که در چه وضعیتی هستیم؛ اما اینکه چطور وام بگیریم یا از چه تسهیلاتی برای کدام نیاز استفاده کنیم،‌ آموزش داده نمی‌شد. این ناآگاهی دربارۀ بیمه هم صدق می‌کند. برای مثال، همکار من هیچ اطلاعی از بیمه‌ای که شرکت برایش پرداخت می‌کند، ندارد. آشنایی با شغل و رضایت شغلی هم همین طور. به نظرم در نوجوانی باید با این مقوله آشنا شد و خود را محک زد. به هر حال،‌ فکر می‌کنم الان هم دیر نیست و بیشتر علاقه‌مند شدم که در این زمینه مطالعه کنم. مطالب سایت را هم دنبال می‌کنم. در مجموع، این دوره لذت‌بخش‌ترین دوره‌ای بود که این اواخر گذراندم.»

در ادامه، خانم حسینی جعفری لواسانی از دغدغه‌شان در کار با کودکان و آموزش مهارت‌محور به آن‌ها گفتند و حضورشان در دوره را این‌گونه شرح دادند: «رشتۀ تحصیلی من ابتدا آمار بود؛ اما پس از مدتی متوجه شدم به علوم انسانی بیشتر علاقه دارم. بنابراین، در رشتۀ مشاوره با گرایش خانواده تحصیل کردم و در همین زمینه فعالیت داشتم. مدتی در حوزۀ کودک کار کردم و متوجه شدم دغدغه‌هایی برای این گروه وجود دارد که از جنس مهارت است، مثل سواد مالی. وقتی از طریق شبکه‌های اجتماعی با آکادمی و فعالیت‌های آن آشنا شدم، تصمیم گرفتم به صورت علمی هم با این موضوع آشنا شوم. من بعد از این دوره به خریدهایم بیشتر دقت کردم و متوجه الگوی خریدم هستم. این آگاهی بسیار مفید است و نیازسنجی من نشان داد که بسیاری از موضوع‌ها را نیاموخته‌ام. دوست داشتم دانش‌آموزان هم این آموزه‌ها را ببینند. به نظرم چنین موضوعی یکی از بایدها و ضروریاتی است که آموزش و پرورش از آن چشم‌پوشی کرده است.»

دکتر رودی در تکمیل صحبت‌های خانم حسینی گفتند: «واقعیت این است که در سواد مالی، موضوع اصلاً موضوع مالی نیست. تصویری که من از این موضوع ترسیم می‌کنم این است: زمین بازی فوتبالی را فرض کنید با تابلوی امتیاز. این تابلو همان امر مالی است و بازی در زمین، واقعیت است. پس درست بازی کردن مهم است. موضوع دیگر این است که وقتی احساس نیازی در ما شکل می‌گیرد، از کجا نشأت گرفته است. گاه احساس نیازی مالی داریم که منشأ آن در اصل به چیز دیگری برمی‌گردد.»

آقای فرزاد میرشکاری از فعالان آموزش کودکان در جنوب استان کرمان هستند. ایشان در قالب یک کتابخانه فعالیت‌های آموزشی و ترویجی را با کودکان پیش می‌برند. آقای میرشکاری دربارۀ شرکت در این دوره گفتند: «ما  همیشه برای بچه‌ها ایده‌ای داشتیم. سعی می‌کنیم همه را درگیر کنیم که کتابخانه و آموزش غیررسمی از رونق نیفتد. کتابخانه فقط جایی برای خواندن کتاب نیست؛ بلکه هر آموزشی که بدانیم برای توسعه و آیندۀ آن خوب است، انجام می‌دهیم. سواد مالی هم از جملۀ این موضوع‌هاست که به نظرم بسیار مفید است. چشم‌انداز من برای بیست سال آینده است. اگر بچه‌ها الان با کارآفرینی، خرج، پس‌انداز، سرمایه‌گذاری و مواردی مانند این آشنا باشند و راهکارهایی برای حل مشکلات پیدا کنند، آیندۀ بسیار خوبی خواهند داشت، هم خودشان و هم روستا. به جز این، دورۀ سواد مالی برای شخص من هم مفید بود. وقتی با آکادمی آشنا شدم، دیدم تیمی است که حرفه‌ای کار می‌کنند و به همۀ جزئیات توجه دارند. این آشنایی من را به آینده امیدوار کرد.»

خانم سوره قدمی، کارشناس ادیان و عرفان و دستیار کارگردان، شرکت‌کنندۀ دیگر دوره، با اشاره به فعالیت‌های‌شان در زمینۀ کار با کودکان، مثل تئاتر و صداپیشگی، گفتند: «توجه به درون و رشد فردی برای من بسیار مهم است. اصولاً اهل جمع کردن پول نیستم و حس می‌کنم همیشه عقبم. مدیریت مسائل مالی هم برایم دشوار است. هیچ وقت هم بلد نبوده‌ام این کار را بکنم و به این شکل زندگی کنم. جذابیت این دوره هم همین بود که من به فکر بروم.»

صحبت‌های دکتر رودی پایان‌بخش این نشست بود. ایشان با قدردانی از صحبت‌های شرکت‌کنندگان و خوشحالی از رضایت آن‌ها از شرکت در دوره گفتند: «بازخورها و احساس شماست که به ما انرژی می‌دهد و ما را مطمئن می‌کند که در مسیر درست گام برداشته‌ایم. حس رضایت شما ما را مصمم می‌کند که پرقدرت ادامه دهیم. از همۀ شما ممنونم.»

در این ویدئو، بخش‌هایی از دورهمی کمپ پنجم دورۀ «در جستجوی خوشبختی» را تماشا کنید: