دِرا بروستین، نویسندۀ چهارمین جلد از مجموعۀ 40جلدی داستان‌های سواد مالی است که توسط آکادمی هوش مالی تهیه شده و انتشارات قدیانی آن‌ها را منتشر کرده است. او که در آمریکا زندگی می‌کند، در سال 2012 کتاب «حساب و کتاب جیب من» را نوشته و فعالیت‌های بسیاری در زمینۀ آموزش سواد مالی به کودکان انجام داده است. کودکان در این کتاب با موضوعات مهمی از جمله پس‌انداز کوتاه‌مدت و بلندمدت، بودجه‌بندی و هزینه‌فرصت آشنا می‌شوند. آن چه در ادامه می‌آید، مصاحبۀ آکادمی هوش مالی با این نویسنده است.

موضوعات مربوط به دخل و خرج و مدیریت بعد مالی زندگی همیشه برای من جذاب بوده است و معتقدم کنترل منابع درآمدی، بودجه‌بندی مالی و مدیریت زمان از مهم‌ترین مهارت‌هایی است که کودکان باید بیاموزند. آشنایی کودکان با مفهوم پس‌انداز برای روز مبادا اهمیت زیادی دارد. پژوهش‌ها نشان می‌دهد عادت‌های پولی و مالی از سه‌سالگی در کودکان ایجاد می‌شود. اگر آن‌ها از کودکی مدیریت پول و مسئولیت‌پذیری در قبال آن را یاد بگیرند، حفظ این عادت‌ها در بزرگسالی برای‌شان ساده‌تر خواهد بود.

همۀ ما کسانی را می‌شناسیم که پس‌انداز می‌کنند تا در آینده از میان گزینه‌های موجود، بهترین را انتخاب کنند. در دنیای واقعی، کودکان مدام در موقعیت‌هایی قرار می‌گیرند که باید بین لذتی زودرس و هدفی بزرگ‌تر و بلندمدت تصمیم‌گیری کنند. بنابراین، آشنایی با مفاهیمی چون هزینه‌فرصت، مدیریت پول و برنامه‌ریزی برای آینده باید از همان کودکی شروع شود؛ اما متأسفانه از نگاه بزرگ‌ترها و والدین، این مفاهیم خشک و کسالت‌بار است. به همین دلیل، آن‌ها برای آموزش مفاهیم مالی به کودکان، زمان کافی صرف نمی‌کنند.

والدینم از همان کودکی من را با امور مالی شخصی و موضوعاتی چون درآمد در ازای انجام کارهای خانه آشنا کردند. من مدام در معرض آموزه‌های مالی بودم؛ اما آموزش‌های جدی در یازده‌سالگی و زمانی که از فیلادلفیا به بالیتمور نقل مکان کردیم، شروع شد. پس از پایان دورۀ دبیرستان، برای ادامۀ تحصیل به جورجیا رفتم و زندگی مستقلی شروع کردم. رکود اقتصادی تازه شروع شده بود و من متوجه شدم بیشتر هم‌سن‌ و سال‌هایم به آموزش‌های مالی و ابزارهای لازم برای رسیدن به استقلال کامل مجهز نیستند. بسیاری از آن‌ها حقوق خوبی داشتند؛ اما نمی‌دانستند باید برای روز مبادا پولی کنار بگذارند. شاید هم این نوع آینده‌نگری برای آن‌ها بی‌اهمیت بود. البته این موضوع فقط به دوستان و همکلاسی‌هایم محدود نمی‌شد، بلکه مسأله‌ای جهانی بود.

همیشه دربارۀ بازآموزی مهارت‌های مالی به بزرگسالان تردید داشتم. به نظرم تغییر عادت در کسانی که شخصیت‌شان شکل گرفته، کار سختی است. با دیدن همکلاسی‌هایم به این نتیجه رسیدم که باید مأموریتم را برای آموزش این مهارت‌های مهم به کودکان شروع کنم. این کتاب را نوشتم و  تدریس سواد مالی را شروع کردم تا با کاشت بذر آینده‌نگری در ذهن‌های آمادۀ کودکان، آن‌ها را برای بزرگسالی آماده کنم.

در گفت‌وگوهایی که با والدین داشته‌ام، متوجه شدم پول و امور مالی هنوز برای عدۀ زیادی تابو محسوب می‌شود. بسیاری از آن‌ها در معرض آموزش‌های مالی نبوده‌اند و به همین دلیل، تجهیز کودکان به دانش مالی برای‌شان مسئولیتی سنگین و کاری دشوار است. کودکان ذهنی منعطف و آماده دارند و از والدین الگوبرداری می‌کنند. بنابراین، پدر و مادرها نقش بسیار مهمی در فرایند آموزش‌های مالی به کودکان دارند.

یکی از مزیت‌های کتاب «حساب و کتاب جیب من» و البته پنج کتاب دیگر، این است که والدین و کودکان در کنار هم در معرض دانش مالی قرار می‌گیرند که البته روشی جذاب و مفرح است.